خیلی وقته به این خاطره هام سر نزده بودم درد دلی، چیزی بنویسم اینقده سرم شلوغه که اصلا" یاد اینجا نمی افتادم... یه مدتی که درس خوندن بود و الانم که کار... اصلا" به چیزی نمی رسم ولی اصلا" نارحت نیستم چون کارم و محل کارم و دوست دارم... الان خدا رو شکر که دانشگاه قبول شدم نارحت اینم که برم دانشگاه چه چوری از اینجا جدا شم؟! چون خیلی خاطره اینجا دارم یه روز اگه نیام محل کارم و صاحب کارام رو نبینم دلم تنگ میشه چون بهشون عادت کردم خیلی در همه مواقع کمکم کردن هیچ وقت خوبیهاشون و فراموش نمیکنم...
+ نوشته شده در چهارشنبه سوم آذر ۱۳۸۹ ساعت 13:5 توسط مونا
|